تاکنون تصاویر بسیار زشت و نفرتانگیز از ماهیت فاشیستی و آپارتاید غربی به نمایش گذاشته که میتوان از آن به عنوان آشکارساز این بیماری بزرگ تمدنی یاد کرد.....
پایگاه رهنما:
جنگ اوکراین که زمینهساز آن تلاش کشورهای غربی برای چیرگی و نفوذ در محیط نزدیک روسیه، گسترش ناتو از راه نفوذ بر کشور اوکراین، حاکمیت باندهای مافیایی وابسته به غرب با انقلاب رنگی و گروگان گرفتن حاکمیت آن کشور برای تصفیهحساب سیاسی با رقیب روسی بوده، تاکنون تصاویر بسیار زشت و نفرتانگیز از ماهیت فاشیستی و آپارتاید غربی به نمایش گذاشته که میتوان از آن به عنوان آشکارساز این بیماری بزرگ تمدنی یاد کرد.
کشورهای غربی که تا پیش از این در مواردی، چون چشم بستن بر جنگطلبی، اشغالگری و جنایات صهیونیستها علیه مردم مظلوم فلسطین و همکاری و مشارکت در تهاجم و اشغال کشورهای افغانستان و عراق و کمک به مهاجمان و جنایتکاران علیه ملت مظلوم یمن و کشتار زنان و کودکان و محاصره و تحمیل قحطی و گرسنگی بر مردم آن کشور در همین سالهای اخیر، سابقه سیاهی دارند و جنگ و جنایت یا بیتفاوتی در برابر جنایت علیه بشریت متهم بودهاند، در مواجهه با جنگ اوکراین جلوههای دیگری از ماهیت فاشیستی و آپارتاید غربی را بر ملا ساختهاند. با مروری بر صحنهها و تصاویر انتشاریافته در فضای رسانهای، میتوان نشانگان مربوط به این هویت بیمار را تشخیص داد. مواردی چون؛
۱- استفاده تکراری از ادبیات فاشیستی و نژادپرستانه برای توصیف آوارگان اوکراینی تحت عنوان مردمی اروپایی و پیشرفته و فرقگذاری بین آنان با مردم آفریقایی و آسیایی یا جهان سومی.
۲- جداسازی صف آوارگان جنگ اوکراین براساس نژاد و رنگ پوست، مو و چشم و ممانعت از ورود آوارگان غیراوکراینی به برخی کشورهای اروپایی و تبعیض در ارائه خدمات براساس رنگ و نژاد.
۳- اجبار آوارگان غیراوکراینی، از جمله ایرانیان در حال فرار از جنگ به بیگاری و انجام خدمات پست مثل جمعآوری زباله در مسیرهای مهاجرت.
تأسفبارتر از این، تسری این بیماری هویتی به نیروهای غربگرای حاکم بر اوکراین است که در شرایط جنگی و ضرورت تسریع در انتقال آوارگان، مانع از سوار شدن مهاجران غیراوکراینی به قطار و اتوبوس شده و با وجود همراهی زن و کودک برخی از آنان را وادار به پیاده شدن و سرگردانی در جادههای طولانی مرزی در هوای سرد زمستانی میکنند. این بیماری خطرناک تمدن غربی که امروز در صحنه جنگ و آوارگی حاکم بر اوکراین آشکار شده، خود علت اصلی جنگ نیز به حساب میآید که آوارگی و کشتار اوکراینی و غیراوکراینی معلول آن به شمار میآید. همین توهم برتری نژادی در گذشته منشأ شکلگیری جریان استعمار و تحمیل جنایتهای بزرگ و کثیفی مثل بردهداری و انساندزدی و به بردگی گرفتن انسانهای آزاد و امروز هم تلاش برای استعمار نوین چیرگی و هژمون غربی بر سایر ملتها شده است.
دولتهای غربی که خود را قدرتهای برتر میپندارند، سلطه بر دیگران را حق مسلم پنداشته و برای نیل به این هدف خود را مجاز به استفاده از هر ابزار و روشی میدانند که گاه رقابت برای حفظ و انحصاری ساختن یا گسترش این هژمون، استفاده ابزاری از همنژاد را هم مجاز میشمارد. کما اینکه مردم اوکراین هم قربانی این سیاست کثیف برآمده از بیماری فاشیستی تمدن غرب به حساب میآیند. رمزگشایی از این خصلت بیمارگون تمدن غربی، در پیوند با جنگ اوکراین بسیار ساده است.
کشورهای غربی با وجود نفوذ و حضور مستقیم در اوکراین و داشتن اطلاعات دقیق از روسیه و آرایش جنگی، نه مانع جنگ شدند و نه پس از شروع جنگ برای دفاع یا حتی نجات غیرنظامیان از آتش جنگ اقدام عملی کردند. آنها تنها برای طولانیسازی و فرسایشی کردن جنگ به قیمت خرابی اوکراین و آوارگی مردم آن در تلاش هستند، چراکه جنگ طولانی و فرسایشی را برای ضربه به حریف تمدنی خود لازم میدانند.
ارسال نظرات